جزئیاتی از سریال «میراث مجید» با موضوع ترور یک دانشمند هستهای
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۰۳۳۷۴
کارگردان سریال «میراث مجید» به تشریح جزئیاتی درباره این مجموعه که اولین سریال درباره یک دانشمند هستهای شهید یعنی «مجید شهریاری» محسوب میشود، پرداخت.
قدس آنلاین: حسین تبریزی کارگردان سریال «میراث مجید» که با محوریت مجید شهریاری دانشمند شهید هستهای در دست ساخت قرار دارد، درباره ترور شهدای هستهای به خبرنگار مهر بیان کرد: فلسفه ترور در تمام دنیا منحوس است فرقی هم نمیکند چه کسی باشد اما اینکه چه کسی ترور میشود قضیه را مهمتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به شخصیت شهید شهریاری عنوان کرد: من تا قبل از اینکه بخواهم سریالی درباره شهید شهریاری بسازم، شاید فکر میکردم او یک سیاستمدار بوده است و اهدافی هم داشته است ولی وقتی وارد زندگی این افراد میشویم وجوه علمی و معصومیت و مظلومیت آنها برایتان پررنگ میشود و این سوال ایجاد میشود که چنین شخصیتی چرا باید ترور شوند.
تبریزی اضافه کرد: شهید شهریاری شخصیتی است که در مدارج علمی بالا میرود و به نقطهای میرسد که نشان میدهد تنها فردی است که مسائل سخت اتمی را حل میکند و کسی که به این درجه میرسد قطعاً از ویژگیها و توانمندی خاصی برخوردار است.
قصه سریال با ترور شروع میشود
وی درباره وقایعی که در این سریال به تصویر کشیده میشود اظهار کرد: ما با ترور سریال را شروع میکنیم و بعد به داستان زندگی وی میپردازیم در طول سریال هم اقدامات نیروهای امنیتی و اینکه چه زحماتی میکشند تا برخی از حملات را خنثی کنند به تصویر کشیده میشود.
این کارگردان تصریح کرد: با این رویکرد بیشتر در این سریال ما به وجوهات اخلاقی، معرفتی و علمی شهید خواهیم پرداخت تا او را به مردمی که نمیشناختند، معرفی کنیم.
ذهنیت قالب از اتم تصور بمب و جنگ هستهای است
وی درباره بخش هستهای توانمندیهای شهید شهریاری و اینکه در سریال چطور به نمایش درآمده است نیز توضیح داد: ما در این سریال ویژگیهای دانش هستهای را در زندگی روزمره نشان میدهیم. برای برخی از اتم فقط تصور بمب و جنگ هستهای بهوجود میآید در حالی که خیلی از چیزهایی که در زندگی روزمره ساخته میشود از طریق اتم است یا حتی خیلی از فناوریهای پزشکی مثل پرتو درمانی با صنعت ممکن میشود.
«میراث مجید» اولین سریال درباره یک دانشمند هستهای است و این مسئولیت ما را بالا میبرد. «بادیگارد» هم به این تصویر میپردازد ولی چون درباره یک فرد واقعی نیست نویسنده این امکان را دارد که تخیل کند اما من مجبورم به شخصیتی وفادار باشم که وجود داشته استوی درباره تاثیر ساخت زندگی دانشمندان هستهای از طریق فیلم و سریال عنوان کرد: طبیعتاً زبان نمایش و تصویر همیشه این را داشته و مردم دوست دارند قصه بشنوند، قصه ببینند و باور کنند. چه بسا که برخی قصهها واقعی است مثل زندگی شهید شهریاری که پر فراز و نشیب بوده است و ما این قصه پر فراز و نشیب را از یک سال قبل از تولد شهید شهریاری در سال ۴۵ تا زمان شهادتش به تصویر میکشیم.
تبریزی اضافه کرد: ابزاری مثل فیلم و سریال به ما این امکان را میدهد که ابعاد دیگری از وجوه شخصیتی را نمایش دهیم شاید در قالب مستند بتوانیم برخی اتفاقات را روایت کنیم ولی در سریال به یک شخصیت جان میدهیم و ملموستر میشود.
کارگردان «میراث مجید» درباره ترور دانشمندان و توقف در صنعت و علم اظهار کرد: ترور امثال شهید شهریاری و فخری زاده شاید باعث سکته موقتی شود اما ما دانشمندانی داریم که همین الان در حال تدریس در دانشگاهها هستند و راه را ادامه میدهند.
چرا کاوه خداشناس برای بازیگر نقش شهید شهریاری انتخاب شد؟
وی درباره «بادیگارد» و اولین تصویر از یک دانشمندان هستهای در قالب فیلم عنوان کرد: «میراث مجید» اولین سریال درباره یک دانشمند هستهای است و این مسئولیت ما را بالا میبرد. «بادیگارد» هم به این تصویر میپردازد ولی چون درباره یک فرد واقعی نیست نویسنده این امکان را دارد که تخیل کند اما من مجبورم به شخصیتی وفادار باشم که وجود داشته است.
تبریزی اضافه کرد: شهید شهریاری خانواده و دوستانی دارد که هر یک از اینها روند ساخت سریال را حساستر میکند و شاید اگر سریالی درباره ملاصدرا میخواستیم بسازیم این سختی را نداشت.
این کارگردان درباره انتخاب کاوه خداشناس و اینکه او چقدر میتواند تصویر کاریزماتیک و قهرمان محور از شهید شهریاری ارائه دهد بیان کرد: ما گزینههای مختلفی را بررسی و درباره آنها رایزنی کردیم و دیدیم کاوه خداشناس وجوه فیزیکی، چهره و حتی شخصیتی شهید شهریاری را دارد. نوعی نرمش در رفتار را نیاز داشت و خداشناس از این نظر به شهریاری نزدیکتر بود. خواستیم مخاطب نوعی حس دوست داشتنی نسبت به بازیگر نقش مجید شهریاری داشته باشد.
اگر شهید شهریاری زنده بود اجازه نمیداد سریال ساخته شود
تبریزی همچنین در بخش دیگر درباره اینکه برای انتخاب بازیگر شهید شهریاری بیشتر به فیزیک او فکر کردهاند یا شخصیتی که قرار است از او ارائه شود توضیح داد: وقتی روایت مستند ارائه میدهیم شاید فقط فیزیک مهم نباشد اما سعی کردیم روحیات، درونیات، خانواده و همه آنچه را که این شخصیت برای مجید شهریاری شدن لازم دارد به تصویر بکشیم. زندگی او بسیار تراژیک بوده است و امیدواریم بتوانیم این وجوه مختلف را به تصویر بکشیم.
وی در بخش دیگر درباره ساخت سریال در زمان زنده بودن چنین افرادی عنوان کرد: شاید اگر شهید شهریاری زنده بود اصلاً اجازه نمیداد دربارهاش فیلم ساخته شود چون آنچنان که تحقیق کردم فردی متواضع بود و با اطمینان میتوانم بگویم قطعاً این اجازه را نمیداد.
تبریزی در پایان درباره اهمیت ساخت سریال درباره شهدای هستهای تصریح کرد: هدف اصلی ما شناساندن دانشمندانمان به نسلهای بعد از خودمان است و در عین حال ترغیب شدن دیگران به الگوسازی از این افراد است.
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: دانشمند هسته ای یک دانشمند هسته ای شهید شهریاری مجید شهریاری سریال درباره میراث مجید درباره یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۰۳۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، موج ترورها علیه شخصیتهای روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.
ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضیزاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف میکنند.
نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیتالله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریستها میشود.
آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب میکنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.
جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور میشود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی میپرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.
خودرو تروریستها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک میداده است.
تروریستها چراغی که ساکنان محل در پارک امینالدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.
ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه تمام میشود و استاد مطهری عزم منزل میکند. ظاهرا قرار بر این میشود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزتالله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه میکنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه میرسد.
ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک میشود و او را به نام صدا میکند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلولهای به زیر گوش او شلیک میکند که از ابروی چپش خارج میشود.
قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار میکند و خود را به اتومبیل پیکان استیشنشان میرساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار میکنند.
گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید میدانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص میکرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایدهها و دستورات حضرت امام تبعیت میکردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی میگوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید میگرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع میشد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.
اینها یکسری مسائلی را تداعی میکرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسهای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی میگویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آنها بودند که پیغامها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران میرساندند پیامها معمولا در قم گرفته میشد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار میکردند افراد میرفتند و پیامها را شفاهی از امام میگرفتند و میآمدند و عمل میکردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام میشد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.
بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم میدانستند و میشناختند که اینها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیامها را میگرفتند و عمل میکردند.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیامها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین میبرد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه میشد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العادهای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
از نگاه شهید مطهری، بزرگترین ضربهای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.
شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:
نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفهی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو میگیرد و برای حفظ مغز است.
اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.
شهید مطهری از مهمترین نیروهای انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالی قدر