قصه ترور مجید شهریاریدر یک سریال| کاوه خداشناس در نقش شهید
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۲۰۳۷۹
تصویربرداری اولین مجموعه تلویزیونی مربوط به شهدای هسته ای با موضوع زندگی شهید شهریاری آغاز شده است. این سریال بناست در سال 1400 روانه آنتن شود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کسانی که در راه وطن جانشان را فدا می کنند، فقط آنهایی نیستند که در جبهه جنگ با دشمن روبرو می شوند. آدم های بسیاری هم هستند که در راه پیشرفت و اعتلای سرزمینشان از طرق دیگر نظیر علم و دانش تلاش می کنند که البته دشمن هیچ کدام از آنها را تاب نمی آورد و از هر فرصتی برای از بین بردن آنها استفاده می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از این شهدای جلیل القدر، شهید «مجید شهریاری» از دانشمندان هسته ای کشورمان است که در سال 1345 در زنجان متولد شد و متاهل و دارای دو فرزند به نامهای محسن و زهرا بود. همسر این شهید بزرگوار، بهجت قاسمی نیز عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی است.
او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره کارشناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر ( از سال 1363 تا سال 1368 )، دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه صنعتی شریف ( از سال 1369 تا سال 1371) و دوره دکترا را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه امیرکبیر (از سال 1372 تا 1377 ) گذارند. بدین تربیت، این شهید عزیز تمام تحصیلات خود را در کشور جمهوری اسلامی ایران گذرانده است.
شهید شهریاری پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه امیرکبیر به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه مشغول به کار شد. شروع به کارش به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه شهید بهشتی در دانشکده مهندسی هستهای و در گروه آموزشی کاربرد پرتوها با مرتبه استادیاری پیمانی بود.
وی در 28 اردیبهشت 83 از مرتبه پیمانی به مرتبه رسمی آزمایشی تغییر وضعیت داد و حدود چهار سال بعد از شروع به کار به مرتبه دانشیاری ارتقاء پیدا کرد.
شهید مجید شهریاری دانشمند فرزانه و استاد فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی ایران سرانجام در تهران در 8 آذر 1389 توسط رژیم صهیونیستی و با همکاری اطلاعاتی منافقین در یک عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل شد.
ساخت سریال زندگی شهید
حالا پس از 10 سال از شهادت شهید شهریاری، معاونت امور استان های صداوسیما تصمیم گرفته سریالی با موضوع زندگی شهید شهریاری بسازد.
این سریال که نام اولیه آن «آن وقت صبح» است، در 30 قسمت نوشته شده و داستان آن از یکسال قبل تا روز شهادت این دانشمند هستهای به تصویر کشیده میشود. همچنین سریال گریزی به اتفاقات حوزه هستهای در چند سال بعد از شهادت دارد.
این سریال با مشارکت سازمان انرژی اتمی و استانداری زنجان تولید میشود.
حسین تبریزی و کارگردانی سریال
کارگردانی سریال را «حسین تبریزی» بر عهده دارد. تبریزی در کارنامه خود کارگردانی سریال هایی نظیر تارهایی و قسم را دارد. همچنین او بالغ بر 30 فیلم تلویزیونی در حوزه های مختلف کارگردانی کرده است.
او درباره کارگردانی این سریال گفت: واقعیت این است که ساخت چنین سریالی برای من یک افتخار است و علاقه ام در ساخت این سریال برکسی پوشیده نیست.
وی ادامه داد: خوشبختانه قبل از اینکه سریال به من پیشنهاد شود، با شخصیت این شهید بزرگوار آشنایی داشتم و درباره ایشان مطالعاتی انجام داده بودم. امیدوارم اگر لیاقت داشته باشم بتوانم به شایستگی سریال زندگی ایشان را بسازم.
سریالی با حضور 500 بازیگر
از نکات قابل توجه این سریال که مصطفی علمیفرد تهیه کنندگی آن را بر عهده دارد، این است که بازیگران بسیاری بناست در آن ایفای نقش کنند.
طبق برنامه ریزی های انجام شده، بناست بالغ بر 500 بازیگر و کاراکتر در این اثر ایفای نقش کنند. سریال در لوکیشن هایی واقع در زنجان که زادگاه شهید شهریاری است و بخش هایی هم در تهران تصویربرداری خواهد شد. همچنین بخش هایی از کار نیز در شهر شیراز به تصویر درخواهد آمد.
«کاوه خداشناس» در نقش شهید شهریاری
در بخش های مربوط به استان زنجان بازیگرانی نظیر مهران رجبی، زهرا سعیدی، میرطاهر مظلومی، اتابک نادری، سیروس همتی، حسن اسدی و... حضور خواهند داشت. به نظر می رسد که در این فصل مهران رجبی در نقش پدر شهید ایفای نقش کند.
همچنین برای ایفای نقش شهید شهریاری «کاوه خداشناس» انتخاب شده است.
کاوه خداشناس متولد 1359 است و این روزها سریال «آقازاده» را در شبکه نمایش خانگی دارد. او همچنین در سریال های برادر، پدر، همه خانواده من، معراجی ها، عملیات 125، دولت مخفی، وقت صبح، دولت مخفی، رستگاران، پول کثیف، بانوف آسمان همیشه ابری نیست و ... ایفای کرده است.
باید دید سازندگان این اثر چقدر در فیزک و چهره میان شهید شهریاری و این بازیگر شباهت ایجاد کرده اند.
قصه از کجا شروع می شود؟
قصه سریال زندگی شهید شهریاری از روز ترور ایشان و مراسم تشییع پیکر ایشان آغاز می شود. در ادامه داستان به 46 سال قبل برمی گردد. زمانی که شهید شهریاری متولد شده است. قصه به صورت موازی پیش می رود و در بخش هایی هم به تلاش های بی بدیل این شهید در حوزه هسته ای می پردازد. مدت زمان 6 ماه برای تصویربرداری سریال در نظر گرفته شده است.
سریال کی پخش می شود؟
گروه سازنده این سریال در تلاش هستند تا بتوانند تصویربرداری را تا قبل از سال به پایان برسانند و بتوانند آن را در اوایل سال 1400 راهی آنتن کنند.
شهید شهریاری در زمانی که کشورهای صاحب فناوری هسته ای پزشکی ایران را از نظر صفحات سوخت هسته ای - که در تولید رادیوداروها کاربرد دارد- تحریم کرده بودند، توانست با همکاری دیگر دانشمندان هستهای کشورمان صفحات سوخت با غنای ۲۰ درصد را در کشور بومی سازی کند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: کاوه خداشناس شهید شهریاری زندگی شهید ایفای نقش هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۲۰۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، موج ترورها علیه شخصیتهای روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.
ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضیزاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف میکنند.
نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیتالله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریستها میشود.
آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب میکنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.
جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور میشود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی میپرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.
خودرو تروریستها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک میداده است.
تروریستها چراغی که ساکنان محل در پارک امینالدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.
ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه تمام میشود و استاد مطهری عزم منزل میکند. ظاهرا قرار بر این میشود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزتالله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه میکنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه میرسد.
ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک میشود و او را به نام صدا میکند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلولهای به زیر گوش او شلیک میکند که از ابروی چپش خارج میشود.
قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار میکند و خود را به اتومبیل پیکان استیشنشان میرساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار میکنند.
گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید میدانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص میکرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایدهها و دستورات حضرت امام تبعیت میکردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی میگوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید میگرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع میشد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.
اینها یکسری مسائلی را تداعی میکرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسهای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی میگویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آنها بودند که پیغامها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران میرساندند پیامها معمولا در قم گرفته میشد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار میکردند افراد میرفتند و پیامها را شفاهی از امام میگرفتند و میآمدند و عمل میکردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام میشد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.
بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم میدانستند و میشناختند که اینها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیامها را میگرفتند و عمل میکردند.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیامها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین میبرد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه میشد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العادهای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
از نگاه شهید مطهری، بزرگترین ضربهای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.
شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:
نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفهی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو میگیرد و برای حفظ مغز است.
اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.
شهید مطهری از مهمترین نیروهای انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالی قدر